To be a real phony


O.J.: So Paul baby, is she or isn't she?

Paul: Is she or isn't she what?

O.J.: Is she or isn't she a phony?

Paul: I don't know, I don't think so.

O.J.: You’re wrong. She is a phony. But on the other hand you’re right. She isn’t a phony, because she’s a real phony. She believes all this crap she believes. You can’t talk her out of it.


-- فرازهایی از فیلم صبحانه در تیفانی


یادداشت اول: یکی از ارکان خوشحالی تو زندگی هم همینه... که بازی ای که توش قاطی هستی رو باور کنی و دوست داشته باشی... و معتقد باشی که بازی مهمیه... حالا می خوای پرستار باشی یا فشن دیزاینر یا نجار یا مادر دو تا بچه... مهم اینه که احساس کنی بازی که راه انداختی یا برات راه انداختن یا وسطاش رفتی قاطی شدی، بیهوده نیست... که بهش کمابیش مغرور باشی...

ولی امان از وقتی که اینجوری نباشی... که به نقشی که بازی می کنی باور نداشته باشی... تبدیل می شی به یکی از پوتتیک ترین موجودات روی صحنه... که نه تنها خودش داره اذیت می شه، بات آلسو بقیه هم از تماشاش رنج می برن...


یادداشت دوم: همچین حالتیه این روزا...


نظرات 2 + ارسال نظر
سلام جمعه 2 اسفند‌ماه سال 1392 ساعت 01:44 ب.ظ

سلام :
اینجا شیراز ...و من اشنای دیروز و دوست هر روز و همیشه ی شما ...
همیشه اون گوشه ی ذهنم نوشته هات و نظرات متفاوت ات یه جای خیلی خیلی خاص داره...خیلی ازت یاد می گیرم ...هنوز هم باور دارم ( نه ایمان !) که یه روزی یه کار( خلقت) خیلی شاخص و متفاوت ازت رو خواهند دید و شناخت ...جایزه ی نوبل ادبیات ...بهترین سناریو در اسکار ...چیزی تو این مایه ها و بیش از اون ....

....
امید که به عمر کوتاه ما هم قد بده ...

راستی من چند ساله با نام مجازی ی RIO تو فروم های اقتصادی !!!!!
مطالب غیر اقتصادی می نویسم...
نمونه اش این جا :
http://adafgroup.ir/forum/showthread.php?tid=45&page=60

و یاا ینجا :
http://4people.rozblog.com/Forum/Catgory/2/Post/46/Page/56

البته یه عضو شدن ساده هم می خواد ...

اما حقیقت کسی همزبانم نیست ...!
اینجا همه یه جوری شدن ...
کاش کسایی مثل تو و نرگس هنوز تو این ور آّب پیدا بشید و تکثیر...

حالا بگو ببینم شناختی یا نه ؟

اشکان جمعه 2 اسفند‌ماه سال 1392 ساعت 05:50 ب.ظ

ببین سارا من پای یک سری پست هات کامنت گذاشتم ...اما اینجوری با از این شاخه به اون شاخه پریدن بحث به نتیجه نمی رسه و شروع نشده تموم می شه ...البته این جا حکم یه دفتر خاطرات و فروم خلی خصوصی رو داره و قرار هم نیست که فقط در مورد یه موضوع حرف زده بشه ...اما اگه می اومدی یه فضایی می ساختی که بشینیم توش در مورد یه موضوع خاص و و مورد علاقه ی طرفین فکر می کردم و حرف می زدیم ..و 2-3 نفر دیگه هم می اومدن ..خیلی عالی می شد...
من واقعا تشنه ی شنیدنم و اینکه از آدم هایی مثل تو حرف بکشم و یاد بگیرم ...تو ایران پر شده از آدم های متوسط رو به پایین ...پر از کوتوله ها ..اینقدر سطح همه چیز های خوب پایین اومده که واقعا آدم روانی می شه ....
تقصیر شما چند میلیونی هست که رفتید و خودتون و نجات دادید...!
لااقل خمس و زکات خوشبختی و آزادی تون رو با دادن اندکی صدقه ! از نوع اندیشه های ناب بدید...

اگه تو اوکی باشی مثلا دوست دارم از نقطه ی صفر و از اغاز افرینش شروع کنیم و بحث کنیم .. ..همین جوری بریم جلو ....

اگر هم نه که به هر حال می ی ام و نوشته هات رو می خونم . استفاده می کنم ...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد