یادداشت مخصوص ویکند: چند وقته که نمی تونم خودمو از شر یه سری فکرای مسخره ی خنده دار خلاص کنم! نمونه اش همین داستانِ حضرت رئیس جمهور و هاله اش که مثِ «لباس جدید پادشاه» می مونه!!! نمی بینیش اما همه درباره اش می نویسن و  همه جا خبرش هست و خود حضرت هم که می گه هر کی نبیندش خره :))

یا مثلن چند وقت پیش (یه سال پیش بود؟)، ائتلاف هفت نفره و چمران که آخرش معلوم نشد چی شد، کم شبیه «سفید برفی و هفت کوتوله» نبود! یا باز چند وقت پیش، ماجرای رسوایی سردار زارعی که آدم رو یاد «کلانتر» می انداخت که «زیر ستاره ی حلبی اش، قلبی از طلا داره»  بیخود نیست که می گن افسانه ها ریشه در واقعیت داره!... حالا باید یه بررسی تاریخی-اجتماعی-فرهنگی بشه ببینیم برنامه کودکِ دهه ی شصت و اوایل هفتاد دیگه چه کارتونایی نشون می داد... بلکه بفهمیم این مملکت داره کدوم وری می ره!

 

به هر حال جای خوشحالیه که هنوز فکرای خنده دار می یاد تو کله ام... اما به دلیل خستگی مفرط اصلن نا ندارم بپزمشون... پس همینجوری خام خام صرف می کنیم باشد که رودل نکنیم!

 

یادداشت مخصوص کل زندگی: فکر کنم به یه جایی رسیدم که دیگه گیو آپ می کنم همه ی نگرانی ها و شور زدن ها رو... آدما، اگه مامانت نباشن، همیشه یه درصدی از بی رحمی تو وجودشون هست... چه از قصد و چه ناخودآگاه، بار می اندازن رو دوشت... هر چی بیشتر تیک کر کنی بارت هم سنگین تر می شه... تا اینجاش هم که زمین دهن وا نکرده قورتمون بده و ناپدید بشیم! پس باید راهی دیگر اتخاذ کرد...

خوشم نمی آد به دنیا و آدمایی که دوستشون دارم بگم «به درک»... ولی مجبورم... ساری!

 

یادداشت مخصوص ایام جوانی: دوباره رفتم یه بلایی سر موهام آوردم... خوشحالم!

 

موسیقی هفته همراه با بشکن: باز منو کاشتی رفتی، تنها گذاشتی رفتی، دوروغ نگم به جز من، یکی دیگه داشتی رفتی، یکی دیگه داشتی رفتی (۲) !

نظرات 5 + ارسال نظر
اشکان شنبه 15 تیر‌ماه سال 1387 ساعت 11:48 ب.ظ

همه رو ول کن موهاشو بگو !
گوشواره هاشو بگو..
رنگ چشاشو بگو...
.......
........
...........
من اولاشو گفتم ...
تو آخراشو بگو.
چشمک

نرگس دوشنبه 17 تیر‌ماه سال 1387 ساعت 09:02 ب.ظ

باز چه بلایی سر موهات اوردی..تو اصلا میذاری بلند بشه که بری کوتاهش کنی...بعدشم من با یادداشت مخصوص کل زندگی ات خیلی موافقم... تازه وقتی می فهمی دنیا بعضی وقتا خیلی بیرحم و مزخرفتر از اونی میشه که تا حالا شناختی.. یه کمی حالت تهوع به ادم دست...خلاصه که باز منو کاشتی رفتی؟؟؟

محمود سه‌شنبه 18 تیر‌ماه سال 1387 ساعت 06:23 ق.ظ http://elaheyebad.blogfa.com

سلام دوست خوب خوب بود مدل موهات رو میزاشتی ببینیم چطور بهت میاد یا نه به ما سر بزن

ابلوموف سه‌شنبه 18 تیر‌ماه سال 1387 ساعت 05:50 ب.ظ http://http://navidoblomof.blogfa.com/

۳-

حمیدرضا جمعه 21 تیر‌ماه سال 1387 ساعت 11:28 ق.ظ

سلامممممممممممممم چطورییییییییی ؟! :دی
أخه اینم فکره تو میکنی ؟ تو کانادا نشستی به هاله نور و چمران و اینا ... واقعا که ! تو الان باید به فکر جورج بوش و اوباما و کاندولیزا رایس باشیییی :)))

درصد بی رحمی رو هستم به علاوه کات کردن مو . راستی تو مصرع یکی دیگه مقصود از یکی یعنی کی ؟ یعنی چندتا ؟ و ...
:دی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد